این سدها در ایران نباید ساخته می شدند
به گزارش وبلاگ کارآفرین، عباس محمدی در یادداشتی برای خبرآنلاین نوشت: سد چم شیر ساخته شده و آماده آبگیری است، اما نظر بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه محیط زیست و آب این است که اگر این سد آبگیری گردد، افزایش سطح تماس آب با لایه های نمکی منطقه و تجمع شورابه در کف مخزن موجب شورتر شدن آب رودخانه زهره و آسیب تماشا کشاورزی و اکوسیستم منطقه خواهد شد. عقل سلیم حکم می نماید که حتی اگر احتمال اندکی در این زمینه هست، آبگیری انجام نگردد یا دست کم برای مطالعه بیشتر، آبگیری به تعویق بیفتد.
یک دلیل تراشی متداول برای انجام آبگیری سد هایی که ایراد های بسیار دارند، همواره این بوده که برای این کار هزینه زیادی اجرا شده و نباید بی نتیجه بماند. این شبه استدلال که به مغالطه هزینه تمام شده معروف است، با توجه به مضمون حکیمانه ضرب المثل یادشده، به کلی نادرست است.
در خصوص سد چم شیر، به جز اظهارات کارشناسان مرکز پژوهش های مجلس، رییس سازمان حفاظت محیط زیست، دکتر حسین آخانی استاد زیست شناسی دانشگاه تهران، محمد درویش کارشناس ارشد منابع طبیعی، و پژوهشگران دیگر، بازدید های میدانی هم حاکی از وجود لایه های نمکی گسترده در منطقه است. یکی از این بازدید های میدانی را همین چند روز پیش اعضایی از انجمن دیده بان جلگه سبز خوزستان انجام داده اند. ایشان در گزارش خود، از جمله آورده اند: در نزدیکی محل اتصال رودخانه بابامنیر (از سرشاخه های رود زهره) با رودخانه اصلی زهره، یک توده نمکی بزرگ و انحلال پذیر دیده می گردد؛ منطقه پوشیده از لایه های رسوبی و کانی های تبخیری با درجه انحلال بالا است؛ منطقه بسیار بکر و با پوشش گیاهیِ منحصر به فرد است؛ تکه های سفال در گوشه و کنار حکایت از آن دارد که منطقه دارای میراث فرهنگی در خور توجه است و باید در آن کاوش صورت گیرد.
در ایران سد های زیادی ساخته شده که پرزیان بوده و بسیاری شان اگر ساخته یا آبگیری نمی شدند، بهتر بود. در زیر به اختصار فقط به چند مورد از این دست اشاره می کنم:
* سد هایی که موجب شور شدن آب شیرین یا تجمع خطرناک شورابه در کفِ مخزن سد شده اند، مانند سد گتوند و سد کوثر.
* سد هایی که آبی نبوده تا پشت شان جمع گردد، مانند سد شورک در خراسان شمالی، یا سد مجی (فریم صحرا) در مازندران.
* سد هایی که هیچ گاه حتی تا نصف اندازه پیش بینی شده پر نشدند، مانند سد کرخه و سد پانزده خرداد.
* سد هایی که عمر مفیدشان به انتها رسیده، اما هنوز شبکه آبیاری شان کامل نشده، مانند سد دز.
* سد هایی که زمین های کشاورزی پایین دست شان پس از ساخت تا نصف کاهش یافته است، مانند سد آی دوغموش در شهرستان میانه.
* سد هایی که ده ها روستا را به زیر آب برده و چندین روستا را به محاصره آب درآورده و هزاران تن را بی خانمان نموده، مانند سد کارون سه.
* سد هایی که حتی به گفته مدیران پیشین وزارت نیرو نباید ساخته می شدند (و به نظر ایشان به جایش می بایست چند سد کوچک تر ساخته می شد) مانند سد کرخه.
* سد هایی که سبب رانش زمین و خرابی روستا ها یا جاده ها شده اند، مانند سد کارون سه، سد سیابیشه، و سد کالپوش.
* سد هایی که سطح زیادی از جنگل های ارزشمند را نابود ساخته اند، مانند سد شفارود در گیلان و سد گلوورد در مازندران.
* سد هایی که کاروانسراها، محوطه های باستانی، گورسنگ های ارزشمند، پل های تاریخی، و میراث های ناملموسِ معنوی را به زیر آب بردند، مانند همه سد های کارون به ویژه سد کارون سه.
* سد هایی که در سیل ها شکستند و موجب آسیب های مرگبار و سنگین شدند، مانند سد دشت در استان گلستان، سد امند در شهرستان هریس، و ده ها سد دیگر که در سیل های 1398 و 99 شکستند؛ بعلاوه صد ها سد کوچک (با عنوان سیل بند) که موجب تشدید خسارت های مالی و جانی و زیست محیطی شده اند، مانند سیل بند های دره امام زاده داود در شمال غربی تهران در سیل مرداد 1401.
موافقان آبگیری سد چم شیر، به مطالعات محیط زیستی مفصلی که گویا به دست استادان چند دانشگاه اجرا شده، اشاره می نمایند. اما یادآور می شوم که همه سد های بالا و بسیاری از دیگر سد های مخرب یا پر ایراد که در این جا فرصت آنالیز شان نیست، دارای چنین پیوست های مغایر با واقعیت های عینی یا آکنده از اطلاعات اضافه یا نامرتبط و گیج نماینده (برای قطور کردن کتابچه ارزیابی زیست محیطی!) بوده اند.
سد چم شیر می تواند کلکسیونی از فاجعه های یادشده در بالا را برای کشور فراهم سازد؛ شورتر شدن آب رودخانه زهره که به طور طبیعی کم وبیش شور است، به دلیل افزایش سطح تماسِ آب با لایه های نمکی؛ آسیب تماشا زمین های کشاورزی و مختل شدن سامانه دیرپای بهره برداری از آب در طول رودخانه؛ نابود شدن جنگل و بیشه زار ارزشمندِ کناررودخانه ایِ این منطقه خشک؛ رانش زمین به خاطر انحلال پذیری شدید لایه های زمین و لرزه خیزی منطقه؛ و غرق شدن محوطه های تاریخی که به صورت کامل شناسایی نشده اند.
علاوه بر این ها، احتمالاً چم شیر نخستین سدی خواهد بود که دریاچه آن بر بستری با ده دوازده چاه نفت قرار خواهد گرفت که علاوه بر ایجاد خطر آلوده شدن آب به نفت، موجب از بین رفتن حدود یازده میلیارد دلار عایدی بالقوه نفتی هم خواهد شد! بعلاوه، سدی است که بسیار بعید است بتواند حجم آب بزرگی را که پیش بینی شده (دو میلیارد و سیصد میلیون مترمکعب) مهار کند، چرا که هم اندازه بارندگی ها کم شده و هم تبخیر ها افزایش یافته و هم برنامه های انتقال آب و سدسازی در بالادست آن (مانند طرح انتقال آبِ چشمه شش پیر به شیراز، و ساخت سد بزرگ پارسیان بر روی رود فهلیان از سرشاخه های اصلی رود زهره) در دست اجرا است.
منبع: فرارو